مروری بر کتاب «دولتها چگونه فکر میکنند» نوشته مرشایمر (ترجمه ابوالفضل بازرگان)
نپرس برد یا باخت!
مهدی پیرهادی:
تاریخ پر است از تصمیمهایی که بیمنطق و احمقانه به نظر میرسند. جنگهایی با هزینههای سنگین، تحریمهایی که نتیجه نمیدهند، عقبنشینیهای ناگهانی و... . البته این احمقانه به نظر رسیدن در روزگاری که در آن زیست میکنیم، با وضوح بیشتری خودش را نشان میدهد. چرا که روزی نیست خبرهای بحرانی سر و کلهشان پیدا نشود. از درگیری روسیه با اوکراین گرفته تا تنش بین آمریکا و ونزوئلا و بِکش بِکش بین چین و آمریکا. جهان جوری به نظر میرسد که در بیقانونی غوطهور است و دولتها را جنون فرا گرفته است و عقلانیت مُرده. نویسنده کتاب «دولتها چگونه فکر میکنند» (How States Think) اما نظر دیگری دارد.
جان مرشایمر کسی است که سالهاست با یک نگاه سرد و گزنده، سیاستهای دولتها را زیر میکروسکوپ میگذارد. او استاد دانشگاه شیکاگوست و یکی از چهرههای اصلی نظریه «رئالیسم تهاجمی»؛ نظریهای که میگوید دولتها مثل موجودات گرسنه برای بقا، باید قدرت بیشتری جمع کنند وگرنه خورده میشوند. «ابوالفضل بازرگان» در پیشگفتار مترجم این کتاب، مرشایمر را اینگونه معرفی میکند: «مرشایمر در نظریه پردازی، رئالیست است و در انتخاب روشِ پژوهش، یک واقع گرای علمی به تمام معنا. او واقعیت را براساس آنچه هست، تصویر، توصیف، تبیین و پیش بینی میکند، نه آنچه باید باشد یا ترجیح میدهد بشود...»
از همین معرفی مشخص است که در این کتاب 250 صفحهای با چه مطالبی طرف هستیم و قرار است دولتها را چطور ببینیم. مرشایمر با کتاب «تراژدی قدرتهای بزرگ» به شهرت رسید و بعدتر کتاب «لابی اسراییل» او جنجال به پا کرد. او عاشق این است که سیاستمداران را از تختِ خیال پایین بکشد و واقعیت را به آنها نشان دهد. حرفهایش درباره چین، روسیه، ایران، اوکراین، ناتو، و حتی نقش آمریکا در نظم جهانی، برای خیلیها تحریککننده است؛ چون صاف و پوست کنده میگوید چیزی که تصمیمات حاکمان را میسازد، «منافع قدرتهای بزرگ» است و خلاف چیزی که فکر میکنیم، معمولا این تصمیمها عقلانی هستند.
در «دولتها چگونه فکر میکنند» که انتشارات کتابستان آن را چاپ کرده، متر و معیاری که مرشایمر برای بررسی عقلانی بودن یا نبودن تصمیمات دولتها معرفی می کند سه شاخصه دارد:
1.آیا آن تصمیم بر اساس منطق هزینه و فایده بوده یا نه 2.آیا آن تصمیم مشورتی گرفته شده یا تک نفره بوده 3.آیا براساس نظریههای معتبر و تجربههای موفق پیشین گرفته شده یا خیر
مرشایمر در چهار فصل اول کتاب به بحثهای نظری میپردازد و میخواهد این نظریه و معیارهایش را برای مخاطب روشن کند. البته که مطالعه مباحث نظری درباره «عقلانیت»، نقد دیدگاههای روانشناختی و انتخاب عقلایی برای مخاطبی که با سیاست بیگانه است کمی حوصله میخواهد؛ اما نویسنده در فصلهای بعد سعی میکند با مثال از واقعیت، همه چیز را شفاف توضیح دهد. مثالهایی که با ترجمه خوب ابوالفضل بازرگان که خودش سالهاست در این زمینه کار کرده خواندنی هستند.
بخشی از کتاب که به تصمیم هیتلر اشاره دارد:
«تصمیم هیتلر برای حمله به شوروی و برنامهای که برای اینکار تهیه کردند، برپایه نظریاتی معتبری بوده که به طور فراگیر مقبول بود. همچنین، فرآیند سیاست گذاری آلمان از ابتدا تا انتها با مشورت همراه بوده و میان هیتلر و ژنرالهایش درباره اهداف و راهبردهای مدنظرشان اختلاف جدی وجود نداشت. به طور خلاصه تصمیم آلمان برای شروع عملیات باربادوسا عقلانی بود...»
در نیمه دوم کتاب که با مثالها طرف هستیم، مرشایمر تصمیمات سطح کلان را بررسی میکند و نشان میدهد که چرا هدف اصلی دولتها حفظ بقایشان است. او تلاش میکند ادبیات غالب را که روی «تصمیمگیری غیرعقلانی» تأکید دارد بازنگری کند و عینک جدیدی به دست مخاطبش بدهد تا رفتار دولتها را جور دیگری ببیند. کتاب تعریفی از عقلانیت میدهد که مستقل از نتیجه است؛ یعنی شکستِ یک سیاست، لزوماً به معنای غیرعقلانی بودن آن نیست. مرشایمر تلاش میکند که رفتار عقلانی را از قضاوت نتیجه گرایانه جدا کند و فرآیند را مهمتر از نتیجه میداند. استفاده از مطالعات تاریخی مشهور در کتاب باعث میشود که ادعای نویسنده، صرفا تئوری به نظر نرسد.
اما مخاطبی که اهل تحلیل و بررسی نباشد ممکن است با مطالعه این کتاب به دام تایید گرایی بیفتد و هر رفتاری از هر دولتی را عقلانی بداند. باید این نکته را در نظر داشت که نویسنده تمرکزش روی «فرآیند» است نه «نتیجه» و نباید از این سؤال شروع کرد که: «نتیجه چی شد؟ برد یا باخت؟» بلکه باید پرسید: «فرآیند تصمیم چطور بود؟».
در دنیایی که هر روز بحرانهایش بیشتر میشود، «دولتها چگونه فکر میکنند» به جای برچسب زدن روی اتفاقات ما را دعوت میکند به دیدن منطق پشت تصمیمها. احتمالا بعد از مطالعه این کتاب دنیا و روابط بین کشورها را کمتر اخلاقی خواهید دید؛ اما همین بیرحمی، یکی از ابزارهای خوب برای تحلیل جهان پیچیده امروز است.


