مرور کتاب «قندیل» - جهان پیما

 

مروری بر کتاب «قندیل» نوشته کیانوش گلزار راغب
روایتی از فریب، رنج و بازگشت

 

زهرا جهان‌پیما:
گاه انسان در جست‌وجوی معنا، آزادی و ارزش قدم در مسیرهایی می‌گذارد که از دور روشن و امیدبخش دیده می‌شوند اما در نزدیک‌ترین نگاه، چهره‌ای تاریک و دردآلود پیدا می‌کنند. کتاب قندیل یادآور این حقیقت است که هر انتخابی حتی اگر با نیت خوب و رؤیای بزرگ انجام شود، می‌تواند سرنوشتی متفاوت و گاه دردناک بسازد.
گروهک‌هایی مانند پژاک، پ‌ک‌ک، کومله و دیگر گروه‌های مسلح مشابه سال‌هاست با شعارهایی احساسی، ادعاهای آزادی‌خواهانه و وعده‌های فریبنده، جوانان کم‌تجربه را جذب می‌کنند. در ظاهر، سخن از عدالت و رهایی است؛ اما پشت پرده واقعیت این گروه‌ها با خشونت، محدودیت، فشارهای روانی و بهره‌کشی از نیروی انسانی همراه است.
داستان قندیل نمونه‌ای روشن از همین فاصله میان تبلیغ و حقیقت است. روایت تلخ و واقعی بهار، دختر جوانی که به امید رسیدن به آینده‌ای متفاوت و تحت‌تأثیر وعده‌های فریبنده، به گروهک پژاک می‌پیوندد. در آغاز راه، گمان می‌کند قدم‌گذاشتن به این مسیر برایش ارزش و معنایی تازه می‌آورد. اما خیلی زود درمی‌یابد که پشت این شعارها، زندگی‌ای نهفته است که جز سختی، خشونت، فشارهای روحی و جسمی و سلب کامل آزادی، چیز دیگری در آن نیست.
قندیل ، اثری ۱۸۴ صفحه‌ای است که در آن نویسنده با صداقت، فضای سرد و بسته، محدودیت‌ها و رنج‌هایی را که شخصیت اصلی تجربه می‌کند، ترسیم کرده است. بهار کم‌کم به ماهیت واقعی گروه پی می‌برد و درمی‌یابد آنچه روزی رؤیا می‌پنداشت، چیزی جز زندانی بی‌انتها نیست. این شناخت، او را در آخر به تصمیمی شجاعانه می‌رساند.
قندیل نوشته‌ی کیانوش گلزار راغب است که در هشت فصل مسیر زندگی بهار را روایت می‌کند. روایت با معرفی بهار، خانواده‌اش و رابطه‌ او با آنان شروع می‌شود؛ فضایی که زمینه‌ساز شکل‌گیری تردیدها، احساسات و انگیزه‌هایی است که بهار را در مسیر انتخاب‌های حساس قرار می‌دهد. بخش میانی کتاب تصمیم بهار را برای پیوستن به گروهک پژاک، مسیر رفتن و حوادث تلخ و واقعیت‌های سختی که در مدت عضویتش تجربه می‌کند در بر می‌گیرد. جایی‌که فاصله میان وعده‌ها و حقیقت خود را آشکار می‌کند. در نهایت در بخش پایانی، ماجرای دل کندن بهار از گروهک روایت می¬شود. بازگشتی که نقطه‌ی اوج احساسات و یکی از تاثیرگذارترین لحظات کتاب است. نقطه‌ای که هم شخصیت اصلی و هم خواننده از فضای سنگین و ناامن روایت بیرون می‌آیند و برای نخستین‌بار، نفسِ آرامش، امید و امنیت را حس می‌کنند.
قندیل کتابی خوش‌خوان، روان و دقیق است. روایت ساده اما عمیق، پرداخت درست شخصیت‌ها و انتقال مؤثر احساسات، باعث می‌شود خواننده از ابتدا تا انتهای کتاب با قهرمان داستان همراه بماند. همین سادگی و صداقت روایت، اثر را ماندگار و تأثیرگذار کرده است.

 

در بخشی از کتاب در توصیف شرایط گروهک پژاک می‌خوانیم:
"بلایی سرت می‌آوردند که روزی صدبار معذرت خواهی کنی و دوباره اقرار به اشتباه کنی و بیشتر داغان شوی. ضمن اینکه افرادی که می‌آمدند آنجا فکر می‌کردند شجاع هستند و برای اینکه غرورشان شکسته نشود، هر نوع کار سختی را تحمل می‌کردند تا مبادا زیر نگاه‌های سنگین و تهمت ننگین دیگران خرد شوند."


«قندیل» یادآوری می‌کند که آزادی واقعی هرگز در سایه فریب و اجبار به دست نمی‌آید. انتخاب‌های احساسی، حتی اگر از دل آرزوهای بزرگ سرچشمه بگیرند، می‌توانند انسان را به دورترین نقطه از خودش ببرند. قندیل نشان می‌دهد که آگاهی، خانواده، امنیت و انتخاب‌های سنجیده چه ارزشی دارند و چگونه بازگشت به حقیقت پس از رنج بسیار می‌تواند نجات‌بخش‌ترین شکل آزادی باشد.

 

***برای مطالعه پرونده کتاب قندیل کلیک کنید.

حسینی گفت:
قندیل تازه چاپ شده و باید بخونمش
ر یوسفی گفت:
من تعریف این کتابو شنیدم. با این معرفی ترغیب شدم بخونمش
سمانه گفت:
من این کتاب رو خوندم. مرورتون عالی بود.
زینب گفت:
چقدر این ایده پرونده کتاب جذابه
از چشم چند نفر کتاب رو بررسی می‌کنی تا دقیق تر انتخاب کنی
ممنون بابت مرور