مروری بر کتاب «دعبل و زلفا»

 

مروری بر کتاب «دعبل و زلفا» نوشته مظفر سالاری

عاشقانه‌ای در تاریخ اسلام

 

محمد کوره‌پز:
حساس‌ترین پیچ‌های تاریخ را هم که در نظر بگیرید می‌بینید در کنار ساده‌ترین اتفاقات روزمره رخ داده‌اند. برای ما که دومی را بیشتر تجربه کرده‌ایم احتمالا جالب خواهد بود که وقایع مهم تاریخ اسلام را که بارها خوانده یا شنیده‌ایم، یک بار هم از زبان کسانی که در این حواشی ایستاده‌اند بشنویم.

دعبل خزاعی شاعر پرآوازه معاصر امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) در سفری به بغداد عاشق کنیز شیعه‌ای به نام زلفا می‌شود. شرح این عاشقی تا وصال، خود قصه درازی است، اما این روایت عاشقانه همزمان است با حکومت هارون و مامون عباسی، درگیری عباسیان با هم، نقش‌آفرینی برمکی‌ها، مبارزات مخفی ائمه شیعه و... که ناگفته پیداست چقدر از وقایع تاریخی قرار است با قلم قوی مظفر سالاری بازخوانی شوند.

 

برای نمونه بخشی از کتاب را بخوانید:
«دعبل گفت: داستان عجیبی است، روزی با استادم مسلم بن ولید به برج جعفر[برمکی] رفته بودم و او را در همان حال دیدم که تو گفتی. مشرف بر چشم‌اندازی که از بالای برج دیده می‌شد، جعفر چنان با غرور و تکبر لم داده بود و جبرئیل حجامتش می‌کرد و ابوزکار برایش طنبور می‌نواخت و می‌خواند که گویی قرار بود هزاران سال همچنان بر آن بالش ابریشمین تکیه کند و خوش بگذراند و بر نیمی از جهان حکم براند! می‌گفت به همان راحتی که مهره‌های شطرنج را جابه‌جا می‌کنم، حاکمان و فرمانداران را تغییر می‌دهم، نمی‌دانست خودش در دست تقدیر، مهره ناچیزی بیش نیست.»

 

روایت «دعبل و زلفا» به روشنی نشان می‌دهد که مبارزات ائمه شیعه(ع) در سخت‌ترین برهه‌ها هم متوقف نبوده است و امام معصوم(ع) چه زمانی که در سیاه‌چال و در عمق زمین زندانی است و چه زمانی که با موذی‌گری خلیفه به ولایتعهدی منصوب می‌شود، جهاد خود را علیه جبهه باطل چنان پیش می‌برد. به طوری که برای حکومت ظالم راهی جز به شهادت رساندن امام(ع) باقی نمی‌ماند. و این لازمه‌اش پیچیدگی روش مبارزه در دوره‌های مختلف و نقش‌های متفاوتی است که شیعیان باید متناسب با این دوره‌ها ایفا می‌کردند که بخشی از محتوای مهم این داستان به همین موارد می‌پردازد.

متن کتاب از نظر ادبی و جمله‌بندی‌های هنرمندانه و بدیع انصافا قوی است و خط روایی جذابی هم دارد؛ بازخوانی تاریخ شیعه و داستان عاشقانه دعبل نیز مخاطب را به دنبال خود می‌کشد. اما گاهی نیز برخی توضیحات زاید و غیرضروری (خصوصا توصیف صحنه‌ها و ماجراهایی که ارتباط مهمی با خط اصلی داستان ندارند) روی حوصله خواننده اثر منفی می‌گذارد. می‌شد از این توصیفات صرفنظر کرد تا حجم کتابی که انتشارات به‌نشر چاپ کرده به 330 صفحه نرسد.
پیچیدگی مسائل مطرح شده در کتاب به گونه‌ای است که نمی‌توان آن را به هر قشری توصیه کرد و به نظر می‌رسد مخاطب برای فهم ماجرا باید به حداقلی از تاریخ اسلام مسلط باشد. لذا جوانان و بزرگسالانی که آشنایی اجمالی با این حوزه دارند می‌توانند از خوانش کتاب بهره کافی ببرند.