سراب
داشتن اطلاعات هرچند کلی و مختصر، درباره گروهکهای تجزیهطلبی مثل دموکرات و کومله، مسألهای است که این روزها برای هر وطنپرستی لازم است. گروههایی که در ابتدا با شعارها و وعدههای جذاب و رؤیایی سعی در جذب نیرو دارند، اما در واقعیت همهی آن وعدهها سرابی و آن شعارها، رنگ و لعابی بیش نیستند.
کتاب «سیطره» به قلم «کیانوش گلزار راغب» که انتشارات «سورهی مهر» آن را به چاپ رسانده، با خاطرات نادر کیانی در دل کومله میروید. فردی که بهخاطر شدت علاقه به ژانر هیجان و مسائل امنیتی، به میل خود و به صورت داوطلبانه به عضویت کومله در میآید. کیانی طی ۷سال حضورش در این گروهک، به عنوان نیروی نفوذی جمهوری اسلامی ایران، اطلاعات محرمانه و مهمی را به داخل مخابره میکند و گرهگشاییهای حیاتی در زمینه امنیتی ایجاد میکند.
با خواندن خاطرات نادر کیانی به شکل واضحتری با این گروهک تجزیهطلب و پوشالی بودن آرمانها و فاسد بودن فعالیتهایش آشنا میشوید. به نحوی که احتمالا دل میسوزانید برای جوانهایی که طی سالهای دههی ۷۰ و قبل و بعد از آن، با رؤیای آیندهای درخشان و زندگی در اروپا وارد این گروه میشدند و نهایتا با از دست دادن طلاییترین روزهای جوانیشان راه برگشتی هم برای خود نمیدیدند. همانگونه که در بخشی از کتاب آمده:
«هدفشان این بود ذهن داوطلب را آماده پذیرش اهداف و آرمانهای کمونیستی کرده و افکار مذهبیشان پاک شود.»
نادر کیانی نماد شجاعت و جسارت و میهنپرستی است که علیرغم سختیهای فراوان و گاها جدال بین مرگ و زندگی، حاضر به پذیرش این مأموریت خطرناک میشود و با هوشمندی تمام، طی این ۷سال، به بالاترین ردههای سازمان نفوذ میکند و با همه سختیها برای انجام مأموریت، صبوری میکند.
«اگر ضعف نشان میدادم سوءظن پیدا میکردند و اوضاعم بدتر میشد همه چیز را سپردم به خدا. اگر مشکوک میشدند ممکن بود آنقدر شکنجهام کنند تا مجبور به اعتراف شوم، در آن صورت دیگر راه بازگشتی برایم باقی نمیماند. تصمیم گرفتم صبوری کنم و باب میلشان رفتار کنم تا بهانهای دستشان ندهم.»
هرچند خواندن این کتاب برای همه لازم است اما به افرادی که علاقمند به نوشتههای مستند راجع به مسائل مربوط به گروهکهای تجزیهطلب است، بشدت توصیه میشود.