مرور کتاب «اینجا بدون تو»

 

مروری بر کتاب «اینجا بدون تو» نوشته محبوبه بلباسی
رفیقِ تمام راه

 


مهدی مرشدی:
رسم عاشقی معنا می‌شود، آنجا که عاشق، مهرِ محبوبِ زمینی را در طول محبت معبود می‌داند و نه تنها بین این دو به انتخاب نمی‌ماند، که با هم سفر می‌کنند؛ پشت خاکریزها می‌روند و زخم برمی‌دارند، شهید می‌شوند و شهید زندگی می‌کنند.
بعد از کتاب «برای زینب» که بیشتر درباره ویژگی‌های اجتماعی و فعالیت‌های جهادی شهید بلباسی بود، «اینجا بدون تو» که توسط نشر شهیدکاظمی در ۲۳۹ صفحه به چاپ رسیده، زندگی مشترک ایشان را از زبان همسرشان؛ محبوبه بلباسی روایت می‌کند. از خواستگاری تا روزهایی که شهید در مأموریت بوده، پشت صحنه سختی‌های زندگی از زمانی که یک فرزند داشته‌اند تا بعد از شهادت و وقتی که چهار فرزند از شهید به یادگار مانده و کلی اتفاق دیگر.
دلیل روان بودن و واقعی بودن این کتاب، از جان برآمدنِ واژه‌هاست. جمله‌بندی‌ها، روایت احساسات درونی و آنچه که در ذهن می‌گذشت و توصیف جزئیات، ویژگی‌هایی است که یک روایت واقعی از آن بهره‌مند است. این بیان احساسات، مخاطب را، علی‌الخصوص اگر به جهاتی نقطه اشتراکی با روایت پیدا کند تمام و کمال همراه خود می‌کند. هر از گاهی راوی در وصف احوال خودشان و شرایطی که در زندگی پیش آمده، بیت شعری را نقل می‌کنند که در انتقال احساسات به نویسنده و مخاطب کمک می‌کند.
کتاب به ۱۹ بخش تقسیم شده است و به محض شروع هر بخش، مستقیم وارد روایت نمی‌شویم و چند خطی به ایجاد فضای ذهنی و آماده کردن خواننده می‌گذرد. تیتر هر بخش گر چه کوتاه است و در حد یک جمله، اما نوع نوشته سنخیت خوبی با محتوا و نوع نوشته داخل بخش مربوط دارد.
احتمالاً قرار است بعد از خواندن این کتاب، دوباره چند روزی حال و هوای عرفانی پیدا کنیم و بعد رفته‌رفته، باز یادمان برود که چه چیزهایی از زندگی یک شهید گرفته بودیم و عمل‌نکرده رها کرده‌ایم. این ضرورت خواندن این جنس کتاب‌ها را می‌رساند. انگار لازم داریم که هر از گاهی حین خواندن این نوع روایت‌ها تجدید میثاق کنیم.
تجربه کمک‌های پشت جبهه در هشت سال دفاع مقدس، همیشه الگویی برای زن قهرمان و پای کارِ ایرانی بوده. در جریان مدافعان حرم اما جنس ایستادگی همسران شهدا کمی متفاوت است. این بار خاکریزها کوتاه‌ترند و مرزها در ظاهر دورتر. همسران رزمندگان اما آنجا که پیکر شهیدشان خسته از تیر و ترکش‌ها، ذوب در محبوب است و افتاده روی خاک، علم را محکم‌تر نگه می‌دارند.

 

از کتاب:
«توی حیاط، از یکی از خادم‌ها پرسیدم «خان‌طومان کدوم طرفه؟» دستش را برد زیر چانه. سمتی را نشان داد. با لهجه عربی-فارسی گفت: «فکر کنم از این طرفه!» از همان جا سلام دادم: «السلام عَلی مُجَدَّلینَ فِی‌الفَلَوات، السلام علی النّازحینَ علی‌الاوطانِ، السلام عَلی‌المدفونینَ بلااَکفان»


«اینجا بدون تو» شهید محمد بلباسی را از زبان همسرش روایت می‌کند. چه آن موقع که در خانه نیست و چه آن موقع که هست و به زودی می‌رود. بخوانید و به حال و هوای‌تان جان تازه بدهید.