مرور کتاب «قندیل» - گودرزی

 

مروری بر کتاب قندیل نوشته کیانوش گلزار راغب
روشنی بهار

 

ریحانه گودرزی:
در دل قندیل، در جایی که شعارهای آزادی با برف سرد آمیخته می‌شوند، یک دختر جوان به دنبال رهایی می‌گردد اما ناخواسته در دام اسارت می‌افتد. این روایت، تلخی فریب را افشا می‌کند. در جهانی که استراتژی‌های افراطی با شعارهای فریبنده برابری، جوانان ساده حاشیه‌نشین شهر را به دام می‌اندازند، کتاب "قندیل" نوشته کیانوش گلزار راغب، به عنوان یک روایت مستند-داستانی، پرده‌ای از واقعیت‌های تلخ گروهک‌ها برمی‌دارد. یکی از آن گروهک‌ها، پژاک است. این اثر، بر اساس مصاحبه‌های نویسنده با "بهار"، یک دختر کرد از شهرهای مرزی، زندگی هشت ساله اسارت فکری و جسمی او را در کوه‌های قندیل روایت می‌کند. از پیوستن احساسی او در نوجوانی تا بیداری و تصمیم شجاعانه‌اش. این کتاب خبر از فضایی پرتنش و انزوایی خفقان‌آور دارد؛ مثل قدم زدن در غارهای تاریک کوه‌های قندیل و جدایی از جهان واقعی.
قندیل لایه‌های پنهان فریب، استقامت و بازگشت به زندگی را کاوش می‌کند. این کتاب در ۸ فصل تنظیم شده است که هر قسمت تجربیات بهار را به طور عمیق بیان می‌کند. فصول ابتدایی به ریشه‌های خانوادگی، انگیزه و چالش‌های فکری او برای ترک خانه می‌پردازد. در این بخش، نویسنده تضادهای فرهنگی و اقتصادی را به تصویر می‌کشد. در ادامه و فصول پایانی، بهار با چالش‌های جدی‌ای مواجه می‌شود که از تصمیم اولیه خود بازمی‌گردد. او که سال‌ها در محیط پرتنش به سر می‌برد، شبی با یک تصمیم، مسیر زندگی خود را عوض می‌کند.

 

از کتاب:
«گروه‌ها از پتانسیل و توانایی و نقاط ضعف و قدرت جوانان کرد آگاه هستند و به خوبی می‌دانند وقتی جوان باشی و کرد یعنی بمب انرژی که هر لحظه آماده انفجار است. وقتی یک جوان کرد در محیط پرتنش و متناقض بزرگ شده باشد و ناخودآگاه از کودکی به سبب وجود احزاب کومله و دموکرات وارد سیاست شده باشد؛ حس مبارزه مسلحانه دارد و ناگزیر تحت تاثیر افکار منفی، آماده وادادگی و خودفریبی و افتادن به دام گروهک‌ها می‌باشد. گروهک خوب می‌داند چگونه احساسات فرد را در کنترل خود بگیرد و از اختلافات قومی و منطقه‌ای و زبانی و مذهبی استفاده کند و جوان‌ها را تحریک کند که به آنان ظلم شده و زبان مبارزه فرا رسیده و راهش هم این است که به گروهک بپیوندند.»

 

این کتاب به خوبی خواننده را به تأمل در آزادی وا می‌دارد. نویسنده ماهرانه با نثری شفاف و صادق، قدرت تأثیرگذاری را چند برابر کرده و با انتخاب دقیق کلمات، تلخی واقعیت را افزون می‌کند. فضای سنگین کوه‌های قندیل حس انزوا و فشار را زنده می‌کند و شخصیت بهار با تاب‌آوری بسیار، یادآور شجاعت زنان قهرمان‌مان است. کتابی که کیانوش گلزار راغب نوشته اثری ارزشمند است و خواندن آن برای همه نسل‌ها ضروری است. نه فقط به دلیل محتوای سیاسی‌اش، بلکه به دلیل قدرت تاب‌آوری یک زن در برابر شعارهای فریبنده.
این کتاب هشداری اجتماعی-سیاسی برای نسل جوان است که خواننده را به تأمل در مفهوم آزادی واقعی وامی‌دارد. به ویژه در شرایط نابرابری‌های امروز، مفید و تأمل‌برانگیز است. در جهانی پرتلاطم، "قندیل" نوری آرام بر مسیرهای پنهان می‌تاباند و دلهای بی‌قرار بهارها را روشن می‌سازد.

 

*** برای مطالعه پرونده کتاب قندیل کلیک کنید.

محسنی گفت:
انقدر از قندیل نوشتید تا رفتم گرفتم
سمیه جمالزاده گفت:
خدا لعنت کنه هر کسی رو که بچه های این مملکت رو فریب میده
حسین رحیمی گفت:
نقد و بررسی خوبی بود. کتابهای استاد راغب خواندنی هستند
مرضیه جودکی گفت:
خیلی خوب بود. خدا قوت