مروری بر کتاب ادب الهی (جلد اول و دوم) نوشته حاج آقا مجتبی تهرانی
چراغِ راهِ عاقبت بخیری
سمانه میرعالی:
«ادب چه سهمی در سعادت من دارد؟» کسی تا به حال این سوال را از خودش پرسیده؟! از همان آغاز راهِ دانستن و نوشتن، جملهای کوتاه اما پر معنا همواره با ما بوده است، «ادب آداب دارد.» این عبارت ساده، در عین اختصار، حقیقتی ژرف را آشکار میسازد؛ همانگونه که هر عمل و رفتاری نیازمند آداب خاص خویش است، خودِ ادب نیز اصول و قواعدی دقیق و ظریف دارد. شاید همین جملهی ساده، چراغی شود که راه جستوجوی حقیقت را روشن کند و ما را به جواب بسیاری از پرسشهایمان نزدیکتر کند.
کتاب «ادب الهی» یک مجموعهی پنججلدی از آثار آیتالله مجتبی تهرانی است که به موضوع «ادب» در ابعاد اخلاقی، تربیتی و عرفانی میپردازد. حضرت استاد در زمینه عملی مقید بود که بر طبق سنت پیامبر (ص) عمل کند و هیچ سخنی را بر زبان نیاورد مگر آنکه خود به آن عامل و پایبند باشد. ایشان یک بار عمل کردن را برای تأثیرگذار بودن سخن کافی نمیدانستند و میفرمودند: «اگر انسان مکرر در مکرر به آنچه میگوید عمل نکند حرفهایش تأثیر ندارد». لذا میتوان مجموعه مباحث ایشان که در حقیقت یک دوره کامل و عمومی از دستورالعملهای اخلاقی و عرفانی است را شیوه نامۀ عملی یا سبک زندگی معظم له دانست.
ایشان از محضر بزرگانی همچون آیتالله حاج آقا حسین بروجردی، امام خمینی (ره)، آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی، علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و دیگر بزرگان استفاده برده و در سن ۲۵ سالگی به مرتبه اجتهاد دست یافته است. به گفتهی نویسنده، او نخستین کسی است که با چنین دقت و ظرافتی، پرده از اسرار ادب برداشته و آن را در جایگاه حقیقیاش نشانده است. به طوری که در بخشی از کتاب امده است:
«من تا به حال ندیدهام که علمای اخلاق بحث مستقلی تحت عنوان ادب داشته باشند. این به آن جهت است که سراسر مباحث اخلاقی از ابتدا تا انتها در ادب ریشه دارد؛ دلیل اینکه علمای اخلاق بحث مستقلی راجع به ادب ندارند این است که آنها از منظر و دیدگاه عقلِ عملی بحث می کنند و می گویند: این عقل عملی است که بر روش رفتاری انسان حاکم است. عقل عملی در هر انسانی وجود دارد و زیبایی و زشتی روشهای رفتاری او را روشن میکند. مثلا می گوید: عدل زیباست و ظلم زشت است. محصول این نوع نگاه به رفتار انسانی آن است که بگوییم: ادب مجموعهای از روش های رفتاری است و دیگر نیاز نیست که جدای از اخلاق مورد بحث قرار بگیرد... اما اهل معرفت برخلاف علمای اخلاق، بحث مستقلی در باب ادب مطرح میکنند و میگویند: ادب یکی از منازل سلوک الی الله و مقامات والای معرفتی است... آنها میگویند: باید خدا در روش رفتاری انسان حاکم باشد و او مرزبندی ها را مشخص نماید».
نویسنده پس از این مقدمه، ادب را از دو زاویهی اخلاقی و معرفتی بررسی کرده و آن را به دو گونهی انسانی و الهی تقسیم مینماید. سپس با شرحی گسترده، بهویژه بر اهمیت ادب الهی، به تفصیل به این موضوع میپردازد. حضرت استاد با تأکید بر نقش ادب الهی در پاسداری از مرزهای الهی در همهی عرصههای زندگی، آن را در ابعاد گوناگون مورد واکاوی قرار میدهند.
ایشان با بررسی جامع آیات و روایات، چنین می فرمایند که:
«وقتی در روایات وارد بحث ادب می شویم، میبینیم راجع به ادب عقل، ادب قلب و ادب نفس مسائل مختلفی مطرح شده و هر کدام از اینها ادب خاص خود را دارند. حتی خیال هم که در اصطلاح به آن واهمه گفته می شود باید زیر سایه ادب الهی قرار بگیرد. چون این قوه نیز در بحث ادب الهی جایگاه خاصی دارد. خیالِ هرزه گرد، بی ادب است؛ چون ممکن است که منشا معاصی مختلف شود؛ پس باید به خیال نیز مهار شرع زده و آن را ادب نمود».
این مجموعهی گرانسنگ، حاصل گفتارهایی است که در قالب ۱۵۰ جلسه ارائه گردیده و به همت مؤسسهی فرهنگی ـ پژوهشی «مصابیحالهدی» تدوین و منتشر شده است. جلد نخست این مجموعه که در قالب ۳۳ جلسه و در ۴۲۴ صفحه تنظیم شده، با بررسی معیارهای ارزشگذاری انسان آغاز میشود. حاج آقا مجتبی تهرانی (دامهبرکاته) پس از نقد این معیارها، به موضوع «ادب» میرسد و آن را بهعنوان ریشهی همهی فضایل و رذایل اخلاقی در رفتار انسان معرفی میکند. ایشان با مثالهای روشن و کاربردی، جایگاه عقل، قلب، نفس و حتی خیال را در چارچوب ادب الهی توضیح داده و نقش هر یک را بهطور دقیق تبیین مینمایند.
سخنان استاد در قالب جلساتی منظم، همراه با آیات قرآن و روایات معتبر، مسیر خودسازی فردی و اجتماعی را گام به گام و با دقت ترسیم میکند. بعد از بیان مقدمات و توضیحات تکمیلی، کمال ادب را در پیوند با مسائل اجتماعی به صورت جامع مطرح کرده و آن را با مثال هایی ساده و روشن از سیره اهل بیت علیهم السلام برای مخاطبِ عادی؛ ساده، ملموس و قابل اجرا میسازد.
در جلد دوم این مجموعه، که در قالب ۲۵ جلسه و در ۲۹۶ صفحه به رشته ی تحریر درآمده، اصول نظری و عملی مربوط به خودسازی و دیگرسازی گرد آمده است. استاد بر این نکته تأکید دارند که هر انسان، به اندازهی ظرفیتی که در مسیر خودسازی به دست آورده، وظیفه دارد در تربیت و ساختن دیگران نیز نقشآفرین باشد. در بخشی از کتاب چنین بیان شده است که:
«همانطوری که نفس خودت را محافظت می کنی، نفس دیگران را هم باید محافظت کنی. این یک بحث بسیار گسترده و دارای مراتب است که [مهم است] از کجا شروع بشود. یعنی انسان اگر وارد مسیر و وادی معنویت شود، در آن هم خودسازی است و هم دیگر سازی، لذا نمی تواند بگوید من فقط کلاه خودم را بچسبم. این تعبیر مربوط به جایی است که هنر ساخت دیگران را نداشته باشد. بله، خودسازی مقدمه است، ولی اگر هنرش را دارد، وظیفهاش این است که دیگر سازی کند».
استاد در این نشستها، گام به گام پرده از اصول ششگانهی سازندگی برمیدارد؛ از کمیت و کیفیت رابطه تا شرایط سازنده و ساختهشونده، ابزارهای تربیت و شیوهی بهرهگیری از آنها. این آموزهها در چهار عرصهی بنیادین زندگی انسان ـ خانواده، تحصیل، کار و رفاقت ـ و نیز در فضای پنجم، یعنی جامعه، به زیبایی تبیین میشوند. برای آنکه معنا در جان مخاطب بنشیند، استاد مثالهایی روان و کاربردی میآورد.
از ویژگی بارز بیانات حضرت استاد رحمه الله علیه، بیان راهکارهای عملی و پیوند دادن معارف اسلامی با مسائل روز است. در باب فصلبندی کتاب نیز تنها میتوان گفت که این اثر، گامبهگام انسان را همراهی میکند؛ پلهپله تا رسیدن به خودسازی، راه را روشن میسازد و سالک را در مسیر خودسازی و معرفت پیش میبرد.
هر عملی اگر با ادب همراه نباشد، همچون درختی بیثمر خواهد بود. ادب جانِ عمل است و بیآن، هیچ کاری ارزش ماندن ندارد. چنانکه گفتهاند: «بهترین میراثی که والدین برای فرزندان خود باقی میگذارند، ادب است.» و نتیجهی مطالعه این اثر، ما را به روشن شدن بسیاری از سوالاتمان رهنمون میسازد. سوالاتی چون: ضرورت تربیت نفس بر پایه آداب الهی چیست؟ برای تربیت نفس خود چه گامهای عملی را باید طی کنیم؟ آیا برای تأدیب نفس انسان از نظر سن، زمان خاصی مشخص شده است؟ روشهای تربیت نفس کدامند و کمالِ ادب الهی در چیست؟ آیا خودسازی و دیگرسازی واجب است؟ چه اولویتهایی در مسیر خودسازی و دیگرسازی مطرح می شود؟ چه محیطهایی در تربیت انسان تاثیرگذار هستند؟ چه ابزاری برای تربیت وجود دارد؟ رابطۀ میان شعار و شعور چیست؟ آیا در امر تربیت میشود سلیقهای عمل کرد؟
دو جلد اول این مجموعه بیشتر به درد کسانی میخورد که دغدغهی خودسازی و تربیت اخلاقی دارند؛ از جمله مربیان و والدین که میخواهند اصول تربیتی را در خانواده و اجتماع برای فرزندانشان بهکار بگیرند. و همچنین جوانان و علاقهمندان به معنویت که به دنبال راهی روشن و عملی برای اصلاح نفس و رسیدن به عاقبتبخیری هستند. به بیان ساده، هم اهل علم و تحقیق و هم افراد عادیِ دغدغهمند میتوانند از این کتاب بهرهی جدی ببرند.


